پارساپارسا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
مامان پريسامامان پريسا، تا این لحظه: 35 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره
بابا رسولبابا رسول، تا این لحظه: 41 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

پارسا دردونه ی مامان و بابایی

اولین سحر ماه مبارک

خدایا شکرت که یک بار دیگر سعادت میهمانی تو را داشتیم  پروردگارا به ما سعادت بندگی خود را دادی به ما نیروی اطاعت از فرامینت رابه نحو احسن  عطا فرما تا در روز دیدار شرمگین تو نباشیم پروردگارم ما بندگان ضعیف تو هستیم اگر نیروی ایمان به تو نباشد ما نابود میشویم ایمانت را هر روز بیشتر در دل و جان ما قرار فرما خداوندا در این لحظات مقدس سحر که درهای رحمتت باز است به روی بندگانت از تو میخواهم از تو ملتمسانه خواهش میکنم لحظه ای ما را به خودمان وا مگذار لحظه ای یادت را ایمانت را محبتت را از دل ما بیرون مکن که آن روز .روز مرگ ماست پروردگارا تو مهربان ترینی تو بهترینی بهترین ها را برای بندگانت آرزو میکنم...
8 تير 1393

پارسا با کلاه

مامانی گلم من و بابایی خیلی دوست داریم برات کلاه بخریم آخه خیلی بهت میاد اینا یه سری از کلاهاته که دم دست بود البته یه عکس خیلی با مزه هم داری که آخر از همه گذاشتم حتما ببینش   واااااااااااااااااااااای پسملم دخمل شده تو دخمل میشدی می ترشیدی مامان قربووووووووووووون اون خندت بشم   ...
4 تير 1393

ظهر یک روز گرم با پارسا

آقا پارسا نهارشون رو میل کردن و مشغول آتیش سوزوندنن پسر گلم این همه اسباب بازی داری برو تو اتاقت با اسباب بازی هات بازی کن تا مامانی یه کم استراحت کنه و از دست تو یه نفسی بکشه آفرین پسر حرف گوش کنم قربون دردونم بشم من مامانی خیلی دوستت داره فدای اون خندت بشم من پسرم داره خسته میشه دیگه عزیزم برو بخواب دیگه چشمات خمار شده ببین خسته شدی آخیش بلاخره خوابیدی خوابای خوش ببینی عزززززززیزم    منم برم به کارام برسم  &nb...
1 تير 1393

تماشای فوتبال

چند روزیه جام جهانی شروع شده شبا خیلی دیر میخوابی با بابایی میشینی فوتبال تماشا میکنی ب رات فرقی نمیکنه کدوم تیم بازی میکنه همه رو تماشا میکنی با یه هیجانی هم تماشا میکنی انگار همه بازیکن ها رو میشناسی داد میزنی و میگی آقا گل بزن آقاااااا گل بزن هر کدوم از تیم ها هم که گل بزنه به یه اندازه خوشحال میشی(پسرم طرفدار بازی خوبه)   البته اگه ایران خوب بازی کنه بیشتر خوشحال میشی  قربون پسر گلم بشم الان که دارم برات مینویسم داری سی دی خاله ستاره رو نگاه میکنی راستی دیشب یه کار خیلی خوب یاد گرفتی که منو بابایی رو خیلی خوشحال کردی یه کم دیر یاد گرفتی ولی مهمه که یاد گرفتی همون...
30 خرداد 1393